آسمون ابری من...

ساخت وبلاگ
گاهی خودم می‌نویسم.گاهی شعرها یا متن‌هایی که دوست داشته باشم رو می‌گذارم.نظرات رو می‌خونم ولی تایید نمی‌شن.****************************دلم گرفته، دلم عجیب گرفته است...و هیچ‌چیز، نه این دقایق خوشبو،که روی شاخه نارنج می‌شود خاموش،نه این صداقت حرفی،که در سکوت میان دو برگ این گل شب‌بوست،نه، هیچ‌چیز مرا از هجوم خالی اطرافنمی‌رهاند...و فکر می‌کنم که این ترنم موزون حزنتا به ابد، شنیده خواهد شد...******** آسمون ابری من......
ما را در سایت آسمون ابری من... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-cloudy-sky22a بازدید : 169 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 21:38

تابستون عجیبی بود. مثل همیشه گرم. مثل همیشه سوزان. ولی این‌بار طولانی نبود. اتفاق‌هایی افتاد که دست‌به‌دست هم دادن که روزها رو سریع‌تر جلو ببرن و منو زودتر به پاییزم برسونن. اتفاق‌هایی مثل یه سری کارِ موقت. اتفاق‌هایی مثل سفرهای پشت سر هم... مرداد بود که رفتیم مشهد. روز زیارت مخصوص امام رضا هم اونجا بودیم. تو حرم امام رضا برات کربلامون رو گرفتیم. زیارت این‌بار با همیشه فرق داشت و خیلی به همه چسبید آسمون ابری من......
ما را در سایت آسمون ابری من... دنبال می کنید

برچسب : تابستان,چگونه,گذراندید؟, نویسنده : my-cloudy-sky22a بازدید : 188 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 21:38

گاهی خودم می‌نویسم.گاهی شعرها یا متن‌هایی که دوست داشته باشم رو می‌گذارم.نظرات رو می‌خونم ولی تایید نمی‌شن.****************************دلم گرفته، دلم عجیب گرفته است...و هیچ‌چیز، نه این دقایق خوشبو،که روی شاخه نارنج می‌شود خاموش،نه این صداقت حرفی،که در سکوت میان دو برگ این گل شب‌بوست،نه، هیچ‌چیز مرا از هجوم خالی اطرافنمی‌رهاند...و فکر می‌کنم که این ترنم موزون حزنتا به ابد، شنیده خواهد شد...******** آسمون ابری من......
ما را در سایت آسمون ابری من... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : my-cloudy-sky22a بازدید : 151 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 21:38